کاری که امروز میتوانید بکنید این است. بگذارید به آن بیمهنامهای برای شادی فردا بگوییم.
ممکن است این سوالات را پشت گوش بیندازید و تصور کنید فرداهای دیگر به آنها پاسخ میدهید ولی یادتان باشد، فردا ممکن است هیچوقت نرسد!
چه فکرهایی از ذهنتان خواهد گذشت؟ شما با سوالات سختی روبهرو خواهید شد: سوالاتی مثل: آیا به اندازه کافی فعالیت کردم؟ به اندازه کافی عاشق شدم؟ به اندازه کافی خوشحال بودم؟
وقتی میخواهید به نزدیکهای قله این زندگی پر فراز و نشیب برسید، دلتان میخواهد با شور و اشتیاق برسید یا با زانوهایی خسته از پشیمانی؟ در طول مسیر با کمک دوستان و خانواده از طوفانها، چالههای عمیق و خطرات زیادی عبور کردهاید و الان تقریباً نزدیک به انتهای مسیر هستید. همه زندگیتان شما را به سمت این لحظه کشانیده است و یک چیز مشخص است: این صعود نهایی را همه باید به تنهایی انجام دهیم.